جز از کل

مگر گداز کند شیشه ى شکسته درست!

جز از کل

مگر گداز کند شیشه ى شکسته درست!

جز از کل
آخرین نظرات
پیرزن حواسش نبود ایستگاه جام عسل پیاده شه،اتوبوس که راه افتاد تازه از جاش بلند شد،به راننده گفت نگه دار نگه نداشت و خب تا ایستگاه بعد هرچی ناله و نفرین بلد بود نثار راننده ی بنده خدا کرد. 

+خونه ی یکی از دوستان نزدیک دانشکده ست و منطقه ی خیلی خوبی هم هست بهش میگم خوش به حالت با یکم پیاده روی میرسی من طفلک دو تا اتوبوس عوض میکنم،پیاده رویم هم دو کمه...می فرماید ولی من محله ی شما رو بیشتر دوست دارم،واسه هوای پاک و جو آرومش!
  • یاس رها

تو خانواده مون دخترخاله و دخترعمه ام هر دو باردارن و تو همین مشهد و در نزدیکی ما هستن اما خب بنا به دلایلی دخترعمه که نمیشه،دخترخاله هم خیلی سخت میشه که بشه و در کل دیدار سهل و ممتنع ـه، سهل از نظر مسیر و راه و ممتنع هم ...

حیفه که نمی تونم این زندگی اعجاب انگیز رو لمس کنم،بشنوم!

فکر کنم همین یه برش از زندگی یه دختر، یه زن واسه زنده بودن و نفس کشیدنش کافی باشه!

  • یاس رها

هر روز بیش تر از پیش به این نتیجه می رسم که هیچ آدمی نمی تونه درد دیگری رو حس کنه،هیچ آدمی!

حقیقتا که فقط خدا می دونه روز و شبای بنده اش چه طور گذشته... خوبه که به این درجه رسیدم که آمادگی خیلی از حرفها و رفتارها رو از آدما دارم. 

چه دعای عرفه خوب و چسبناکی بود :)

  • یاس رها
صفحات افراد معروف و مشهور تو اینستاگرام و سایر شبکه ها پر از ابراز احساسات ـه،خوبه خیلی خوبه که آدم از حس و اثری که از کار هنرمند،ورزشکار و ... ای گرفته رو با اعلام تشکر و رضایت بیان کنه ولی چه جور بیانی آخه؟!
"صبح بخیر عشقم."
"زندگیم خوب شد پست گذاشتی وگرنه از دلتنگی می مردم!" 
"فالوووم کن که حالم خوب شه"
از بعضی کامنت ها و نظرات پسرها و آقایون هم با سرعت نور گذر می کنیم، چیزی که برام عجیبه این همه تظاهر و پوشال ـه که خیلی اوقات صرفا به خاطر تیپ و لباس افراد و نه توانمندی شون ابراز میشه...عجیب تر اینکه مثلا تو این جماعت بعضی افراد ظاهرا مذهبی هم هستن که این ابراز احساسات رو اصلا عیب نمی دونن...به هیچ وجه!
خیلی وقتها خود فرد معروف هم مقصره چراکه هم کارش هم نحوه ی ارتباطش غلط محضه خصوصا واسه جامعه ای که منع سنی معنای دقیقی نداره و چندان اجرایی نشده،حتی از طرف خیلی خانواده ها. 
احساساتی که بهترین دریافت کننده ش شریک زندگی آدم ـه به کسی ابراز میشه که غیر از نارضایتی خداوند، هیچ نتیجه ای نداره شاید یه فالو و لایکی!ولی واقعا چه ارزشی داره؟چه دردی رو درمون میکنه؟چه پیشرفتی رو موجب میشه؟-همه هیچ!
خانواده های از هم گسیخته،بچه های پرده دریده،جامعه ی منتظر!!
بیشتر از اینکه ناراحت باشم، وحشت زده و نگرانم!
  • یاس رها
لبخند و ریشخند کسی در دلم نماند
هر کس هر آنچه داد به آیینه پس گرفت
فاضل نظری
  • یاس رها
با وجود تمام پیشرفت های نظامی در زمینه موشک باز هم تعداد موشک ها به همه ی مردم ایران دست کم داخل نشینان گرامی نمی رسد لذا مردم طی یک حرکت خودجوش دست خویش را چونان موشک تصور کرده و در مترو، اتوبوس و سایر اماکن عمومی دست کذا را به سمت آسمان پرت می کنند..غافل از بوی خوش عرق زیر بغل که نفس می بره!
  • یاس رها
بودن آب واسه دست شستن لازمِ لازمه..صابون باشه نباشه،مایع باشه نباشه میشه یه کاری ش کرد ولی آب نباشه نمیشه.
البته یه مدل دست شستن هست که اصلا آب نمی خواد ولی سخته یکم،کار هر کس نیست اما اگه خیلی تحت تاثیر تبلیغات منحصر در بیلبورد و بنر و کمپین قطره قطره قرار گرفتین این دست شستن خیلی به کار میاد،اینجوری که از هرکس و هرچیز غیر خدا دست بشوییم!بلکه ذخیره ی آب ایران از یه قطره بشه دو قطره.
  • یاس رها
آدم باید تو زندگی همیشه آماده باشه،آماده ی همه چیز!خیلی سخته ولی خب خیلی عالیه.یه جورایی دلبستگی و وابستگیها رو کم می کنه.مثلا آدم آماده باشه از کسی که خیلی بهش بد کرده خوبی ببینه یا عکسش.آماده باشه عزیزش رو از دست بده هر نوع از دست دادنی مرگ یه مدل و شاید بهترین مدل از دست دادن باشه. شب زلزله بیاد،تو تاریکی کوچه گربه بپره جلوش،از کنار چندتا جوون رد شه و متلک بشنوه،سرصبح یه 206 بپیچه جلوش و بگه "ماشین لباسشویی بیشتر راست کارته."، یهویی بره سفر، ناغافل یه آدم خیلی عزیز و دوست داشتنی رو ببینه،پشت کتاب ها لواشک پیدا کنه،تو یه فضای عمومی مثه مترو اشکش دربیاد و نتونه جلودارش بشه،از بین لبنیات فقط ماست موسیر گرون شه،به خاطر شباهت ظاهریش با کسی کتک بخوره یا مورد مهر واقع شه،ماشینی که با سرعت سمتش میاد بیخ گوشش ترمز کنه،وقتی حالش بده...وقتی خیلی حالش بده و گریه کرده زار زار بارون بزنه،وقتی خسته است تو خیابون آشنا ببینه و تا یه مسیری برسوننش،به علت نداشتن نرم افزازهای تلگرام و امثالش از صحنه ی دوستی ها محو شه،موی سفید را فلکش رایگان دهد،درد بزرگی داشته باشه و آخ نگه،یه دختر بچه ی هم نآم شیطون تو حرم ببینه و یاد خودش بیفته،بی مناسبت هدیه بده/بگیره،عزیزی که خیلی وقته بی خبره بهش زنگ بزنه و بگه "خواب بد دیدم خوبی؟!"، بوی درخت گل های یاس همسایه بغلی تا تو اتاقش بیاد،زمین بخوره،سرش بخوره به میله ی اتوبوس،حساب زمان از دستش بره و دیر وقت تو خیابون باشه بی اینکه کلمه ای،بوقی،چراغ دادنی ناراحتش کنه.
آدم باید آماده باشه...واسه یه سری اتفاق ها و کارها بیشترتر!
  • یاس رها

١-از اینکه کسی خیلی الکی به چادر و چادریا توهین کنه ناراحت میشم ولی از توهین کردن کسی که قبلا چادر می پوشیده آتیش می گیرم!

٢-مدتی بود گوشیم زود شارژ تموم می کرد و گاهی از برنامه ها همین جور خودمختار خارج می شد و خلاصه مشکل داشت،بابا بعد از کلی خواهش بردن واسه تعمیر، من تاکید داشتم که مشکل از باتری نیست باتری ش عوض نشه!بابا اومدن و گفتن باتری ش رو عوض کرده ببین خوبه!بعد از زل زدن به أفق های دوردست و چک گوشی بعد دو روز به نتیجه ی مصوب رسیدم که شارژش فرقی نکرده و بابا هم یکم گوشی رو بردن و آوردن باز هم تغییر به سزایی إیجاد نشد!القصه که باتری أولیه ی گوشی رو از دست دادم.باز چند هفته پیش گوشی مشکل داشت یعنی مشکل حل نشده بود عملا فقط چون بابا اون پاساژ موبایل کار داشتن گوشی نامبرده رو بردن واسه چکاپ دوباره!آیا حال به شد؟بوی بهبود ز اوضاع گوشی شنفته شد؟خیر حقیقتا خیر جالبه که این گوشی طفیلی فقط باتری ش عوض می شد و هیچ تغییر دیگه نمی کرد!حتی باتری آخر جوری بود که می زدی به شارژ جای شارژ کردن باتری،دشارژ می شد!:-گریه ی پر سوز حضار

هیچی دیگه گوشی رو با باتری عوض شده ی ١ تحویل گرفتم و تصمیم گرفتم قدردان گوشی حاضر باشم!لازم به ذکره که یه هفته قبل از رویت اولین نشانه های کسالت در گوشی می خواستم با گوشی محمدرضا عوض کنم و یکم هم سر بگیرم ولی نشد که نشد!:-جیغ بنفش با خال خال های سبز حضار

٣-چند شبه شعر نمی خونم دلیلش کتاب از "عشق تا عشق" مصاحبه با حسین منزوی ـه،یعنی برداشت إحساسی من از بخشی از خاطرات ایشون.خب بعضی شعرها(غزل ها) عاشقانه های بکر و زیبایی هستن ولی اینکه تو چه شرایطی برای چه کسی سروده شدن مسئله ست و خب شعری که هوس قاطی ش باشه و اتفاقا به دل من بشینه (من از کجا بدونم موی مذکور موی کی ـه؟!) دوست ندارم!سخته بدون شعر زندگی م!

٤-خیلی وقتا آیة الکرسی رو زیر لب می خونم ولی معنی این تکه"لا تاخذه سنة و لا نوم" فوق العاده دلچسبه چند وقتی ـه حسش می کنم...مرسی خدا جانم که بیدار ترینی!

  • یاس رها

شروط ضمن عقد

۳۱
مرداد

واسه یکی از دوستان مشکل پبش اومده بود و قبل تر از این ور و اون ور شنیده بودم که خانم می تونه یه سری حق و حقوقها مثه حق طلاق از مرد بگیره یکم تو نت گشتم و بعد به ذهنم رسید برم سراغ سوره ی مبارکه ی نسا.

بعد از غصه ای که نوش جان کردم بابت بی مهری مون نسبت به قرآن ...بی مهری همه -زن و مرد- به این نتیجه رسیدم که واقعا چرا این خط مش کاملا روشن واسه ما تاریکه اون قدر که مثلا ما نمی تونیم اعتماد کنیم که خب آقای x که از قضا مسلمون معتقدی هست در زمینه ی حقوق همسرش عامل به احکام باشه...اینکه مردها به احکام همسرداری عمل کنند خیلی مهمه دست کم اونایی که ادعا دارن.

تو قسمت نطرات مهرخانه آقایی نظر داده بودن که :

"من 11 سال پیش با خانومم ازدواج رسمی نموده‌ایم. ایشان دبیر حق‌التدریس رشته شیمی هستند و درآمد ناچیزش تاثیر چندانی در پیشرفت مالی‌مان نداشته، ولی من که در یکی از رشته‌های فنی- مهندسی فارغ‌التحصیل شده‌ام، بافعالیت آزاد توانسته‌ام باثروتی که بدست آوردم خرجی زندگی چند تا خانم را تأمین نمایم.

چندین سالی است با خانم بیوه‌ای که کارمند رسمی دولت است ارتباط دارم و ازش هم بسیار خوشم میاد. به دفترخانه ازدواج مراجعه کردم؛ گفتند که بایستی از همسر اولم رضایت بیاورم. همسرم هم راضی نشد. اخیراً با راهنمایی مدیر یکی از دفاتر رسمی، با همان خانم بیوه ازدواج موقت 99 ساله انجام داده‌ایم.

همسرم پس از اطلاع از جریان و اختلافی که در خانه پیش آمد، رفته خانه پدرش و از من شکایت کرده و مهریه‌اش که هزار عدد سکه بهار آزادی است را به اجرا گذاشته و تقاضای طلاق هم دارد. البته من هم برای دفاع از خودم دو تا وکیل گرفته‌ام و الان غیر از ماشین شخصی هیچ چیزی به‌نام من نیست و استشهاد محلی هم مبنی بر اعسار تقدیم به دادگاه نموده‌ام. آیا همسرم با اطلاعات غیرمستندی که دارد می‌تواند، تمکن مالی بنده را اثبات نماید و سئوال دوم اینکه باتوجه به اینکه بنده تعهد به تامین نیاز دو همسر را می‌دهم؛ می توانم از حق حقوق شرعی خود بهرمند شوم؟"

یاد گفته های یکی از دوستان افتادم که اون قسمت خالی عقدنامه رو تا خط آخر پر کنیم خاطر جمع تره!


جلوی خیلی از ظلم ها فقط خدا می تونه بایسته!

  • یاس رها