جز از کل

مگر گداز کند شیشه ى شکسته درست!

جز از کل

مگر گداز کند شیشه ى شکسته درست!

جز از کل
آخرین نظرات

انگشت هاش

يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۵۴ ب.ظ

به جای زجر کش کردن کلمات و به صلابه کشیدن چشمها انگشتهاش حرف می زدند و من حسادتم شده بود به انگشتهایی که حرف می زدند و انگشتهای او بودند و انگشتهایی که خفه خون گرفته بودند و انگشتهای من بودند!

حالا نه اینکه همه ی انگشتها دوست داشتنی باشند و حرفهاشان شنیدنی اما انگشتهاش دوست داشتنی بودند.

تو را به کدام نام بخوانمت الله سمیع علیم؟!  

نظرات (۴)

ایشاللا!!!
پاسخ:
هوم.
بابت ِ رهایی تبریک.. خب می‌شه رو گرفتن ِ کتابات حساب کنی ازم یا نه؟! :دی
پاسخ:
مرسی...نمی دونم والا!هرچی خیره همون بشه.
ترجمه پلیز :دی دخترم پست بیشتر بذار! درسم که می‌خونی شعر هم بخون مواظب خودت هم باش خوب هم زندگی کن آقا فراموشمون هم نکن لطفا :-" :-مادربزرگ
پاسخ:
شعر کاملشُ بخون،خودت می فهمی!از شاملو ست! حس و وقت پست گذاشتن نیست،واسه بقیه اش چشم!
دلم برات تنگ شده یاسی! :-
پاسخ:
مرا تو بی سببی نیستی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی