زبانم را موش خورده چرا؟!
زبانم را موش خورده،
یک موش کور صحرایی خورده،
نمی دانم کِی و کجا خورده؟!
من فقط همین قدر می دانم که زبانم را موش خورده.
از ردِ دندان هایش فهمیدم.تازه فهمیدم.
نه اینکه زیاد سکوت می کنم،به خودم مشکوک شدم.
من...منی که تا دیروز دست بزن داشتم
و دندان های محرم و نامحرم را توی دهانش می ریختم،
اگر بد می گفت از تو
چپ نگاه می کرد به عکس تو
حالا خفه خون گرفته ام.
فکر کردم
قد که بکشم
راحت تر دیده می شوم
نیازی به چهارپایه نیست برای دیده شدن
فکر کردم تو مرا قد کشیده دوست داری
روزی سه لیوان شیر خوردم که بلند شوم و با صدای بلند از تو بگویم
از تو که نسبتاً با من بی نسبتی
اما عمیقا دوستت دارم
فکر کردم من 171 سانتی یک دنیا حرف دارم
یک دنیا دلیل
برهان
داشتم،تا همین چند وقت پیش که زبانم سرجایش جُلجُل(تکان خوردن)می کرد
زبانم را موش خورده ولی
حرف زدنم نمی آید
مردک می گوید ما یک عالمه شهید داریم
پوزخند می زند و می گوید به اسم ما جنگیدند،کلی زمین و خانه نصیبشان شد
مردک می گوید
یک ریز و پشت سرهم
از اوضاع نامتوازن اقتصادی می رسد به تو
از سیاست می رسد به تو
از فساد می رسد به تو
زبانم را موش خورده چرا؟!
- ۱ نظر
- ۰۲ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۴
- ۲۴۶ نمایش